سناریو شعله ها قسمت ۹

سویل و بقیه اون روز خیلی بهشون خوش گذشت
اون شب سویل وقتی رفت که اتاقش بخوابه
در زدن
سویل: بیا تو ؟
در باز شد و ارن و میکاسا و ارمین و انی امدن اونا از اتک ان تایتان آخر انیمه پرسیدن سویل همه چیز رو توضیح داد
صبح که شد سویل مثل همیشه گوشیش رو برداشت و سر میز داشت انیمه نگاه میکرد یهو
گفت : گلللللللللللل
بقیه : چی شد
ساکورا : تو هم بلو لاک رو دیدی
سویل : اره
ساکورا : نگو که اتاکویی
سویل : بله که هستم
یه دفعه رفتن بغل هم
بقیه : اینجا چخبره
رکی : اهان یادم رفت که بپرسم سویل تو واقعا می خوای بری مدرسه چه حوصله ای داری
سویل : اره خب چی میشه گفت 😅
لانگا : تو ایرانی بودی اره ببینم چند تا زبون بلدی
سویل : ۱۲ تا
رکی : چییییییییی
سویل: اروم اروم
رکی : حالا مدرست کجاست
سویل : نیویورک
ارن : یکی به ما هم توضیح بده که اینجا چخبره
سویل در مورد کل دنیا به اونا توضیح داد
ارمین : خب پس ما قراره تا ابد پیش هم باشیم ؟
انی سرخ شد
ساکورا : بله
میکاسا : ارن تو مشکلی نداری ؟
ارن : نه بابا چه مشکلی
ساکورا و سویل رفتن تو هم ( منظورم در مورد ارن و میکاسا حرف زدن )
رکی : ما باید که لباس برای شعله هامون انتخاب کنیم
سویل و ساکورا گفتن که بهتره لباس هامون با رنگ شعله هامون یکی باشه
خب اینم از این پارت امیدوارم که خوشتون امده باشه فعلا بای 👋
دیدگاه ها (۰)

گوشیم پر شده از عکس این پسره

روز دختر مبارک 😍😍

تو و تودوروکی قسمت ۴

سناریو ۱ شعله ها قسمت ۸

پارت ۱۳

برمیگردمپارت : 66بعد از حرف زدن با تهیونگ و لیا اونا رفتن و ...

_اون اهههه چرا باید اصلا باید راجبش حرف بزنیم ها+برای اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط